جای خالی شعر کودک و نوجوان در قفسهها؛ ناشران شعر نوجوان چاپ نمیکنند
منیع: خبرگزاری مهر
یادداشت|پیوندی فراتر از یک ازدواج
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، پژوهشگر و خواهرزاده جلال آل احمد، بهمناسبت سالروز تولد سیمین دانشور نگاهی انداخته است به زندگی این زوج ادبی. یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:
سیمین دانشور و جلال آلاحمد معروفترین و مؤثرترین زوج ادبی ایران در دوران معاصر میباشند. این دو نویسنده در فروردین 1327 با یکدیگر آشنا شدند، کتابهای خودشان را به یکدیگر اهدا کردند (تصویر) و ازدواجشان در سیام فروردین 1329 هم پیوندی بود فراتر از یک ازدواج معمولی، چون روابط شخصی، فکری و هنری آنان، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گسترده و چندسویهای داشت و عملاً باعث شد که عصر تازهای در ادبیات معاصر آغاز شود.
این یادداشت نگاهی گذراست به تأثیرات این دو نفر بر رشد شخصیتی و ادبی یکدیگر و همچنین تأثیر روابط آنان بر ادبیات معاصر:
جلال آلاحمد و سیمین دانشور گرچه از خاستگاههای متفاوتی برخاسته بودند، ولی هر دو تن به مسایل اجتماعی و فرهنگی جامعه حساس بودند و توجهی ویژه به این مسایل داشتند. این نقطة عطف موجب شده بود که دنیای پیرامون خود را مشترکاً ببینند و تجربه کنند، اما به سبک و قلم خودشان، به نقد مسایل اجتماعی بپردازند: آلاحمد با قلمی تند و بیپروا و زهردار و دانشور با قلمی احساسیتر و هنرمندانهتر.
به علاوه، پیوند آنان موجب شده بود که سیمین دانشور در بستر روابط و مناسبات اجتماعی آلاحمد، در فضای مردسالارانة دهههای 30 و 40 شمسی حضور یابد، صدای زنانة خاص خود را پیدا کند و سرانجام به “بانوی ادبیات داستانی” تبدیل شود. جلال آلاحمد نیز تحت تأثیر نگاه زنانه و متعادل همسرش، توانست از سیاستزدگیهای افراطی و فضای خشن مردسالارانه دهههای مزبور فاصله بگیرد، افق فکری خود را وسیعتر و غنیتر سازد و با سبک و سیاقی هنرمندانه، وارد عرصة ادبیات شود و به نقد مسایل اجتماعی بپردازد. رگه¬های روشنی ازین تأثیر و تأثر متقابل را میتوان در آثار ادبی آنان دید. به عنوان نمونه، رمان “سووشون” که شاهکار دانشور است، آکنده از دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و هویتی، همراه با موضعگیری در برابر حضور نیروهای خارجی است. آلاحمد هم در اثر معاشرت فکری با سیمین دانشور، در بسیاری از آثار خود، همچون “نفرین زمین” و “مدیر مدرسه”، با نگاهی عمیقتر و انسانیتر به دنیای پیرامون خویش پرداخته و به نتایج هنرمندانهتری دست یافته است.
به این ترتیب، آن تفاوت خاستگاه خانوادگی و این نقطة عطف فکری موجب شدهاند که آنان مکمل فکری یکدیگر باشند، چون هر کدام جهان را از زاویهای دیگر میدیدند و این تنوع دیدگاه، باعث غنای آثار هر دو نفر میشد و مآلاً ادبیات معاصر را هم گستردهتر میکرد. از سوی دیگر، ازدواج رازآمیز و همزیستی نادر این زن و مرد نویسنده و روشنفکر، موجب شده بود که آنان به نمادی از پیوند فکری و هنری تبدیل شوند و نسل جوانتر جامعة روشنفکری کشور از آنان الگوگیری کند. برای اثبات این گزاره، روایتی معتبرتر از گفتارها و نوشتارهای خود آنان نسبت به یکدیگر نیست:
دانشور درباره آلاحمد: «جلال به من نوشتن یاد نداد، اما به من یاد داد خودم باشم. من اگر چیزی شدم، مدیون جلالم. او باور داشت که یک زن هم میتواند فکر کند و بنویسد.»
آل احمد درباره دانشور: «سیمین برای من نه تنها همسر، که رفیق و همکار بود. ما با هم درد وطن داشتیم. اگر من تندتر میرفتم، او آهستهتر و عاقلانهتر مرا همراهی میکرد.»
دانشور در باره همکاری با آلاحمد: «جلال و من زیاد با هم بحث میکردیم. گاه مخالف بودیم، اما همیشه میفهمیدیم که هر دو، از درد یک خاک مینویسیم.»
آلاحمد در باره تأثیر دانشور: «سیمین آینهای بود که وقتی به آن نگاه میکردم، میدیدم چقدر میشود در میان غوغای حرفهای روشنفکری، دل آدمی را هم دید.»
بنابراین، میتوان گفت که ازدواج جلال آلاحمد و سیمین دانشور، تنها یک ازدواج معمولی و یک پیوند شخصی نبود، بلکه موهبتی بود که به رشد فکری و هنری خود آنان و غنای ادبیات معاصر منجر شد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
«فراز و فرود دموکراسی» در کتابفروشیها
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فراز و فرود دموکراسی؛ از دوران باستان تا امروز» نوشته دیوید استاساویج بهتازگی با ترجمه لیلا سازگار توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون چاپ شده است.
دیوید استاساویج نویسنده اینکتاب، فیلسوف سیاسی آمریکایی است که بهخاطر آثار و افکارش درباره دموکراسی و اقتصاد سیاسی شناخته میشود و سال ۲۰۱۵ به عضویت آکادمی هنر و علوم آمریکا درآمد. او معتقد است وقتی طیف گستردهای از جوامع انسانی را در نظر بگیریم، معلوم میشود رخدادهایی در مناطقی دورافتاده و زمانهای خیلی دور رخ داده که ممکن است نکات عجیبی درباره نهادهای سیاسی امروز روشن کنند. دموکراسی اغلب در مناطقی شکوفا شده که اصلا انتظارش نمیرفته است. پس روایت دموکراسی فقط روایتی نبوده که بزرگان اندیشه در کتابهای مهم نوشته باشند. بلکه مردم هم در ساختنش سهم داشتهاند؛ مردمی که برای حکمرانی بر خود بهشیوه جمعی، بهطور عملگرایانه دست به کار شدهاند.
کاری که مولف «فراز و فرود دموکراسی» انجام داده، این است که برداشتش از تاریخ دموکراسی را گسترش دهد. او که بیش از ۲۰ سال درباره دموکراسی پژوهش کرده میگوید در دهههای اخیر، با گسترش روال انتخاب آزاد رهبران در دنیا، دموکراسی حالتی ناگزیر پیدا کرده و گویی برای کسانی که به آن گوش سپردهاند، ندای آینده بوده است. استاساویچ در اینکتاب چگونگی تحول دموکراسیهای غربی را هم بررسی کرده و میگوید دموکراسی امروزی، فقط یکی از شیوههای بالقوه سازماندهی امور است و زمانی که ایننکته درک شود، موقعیت بهتری برای توجه به نحوه تکامل دموکراسی در آینده به وجود میآید.
کتاب پیشرو ۳ بخش اصلی دارد که ۱۲ فصل را در خود جا دادهاند. «دموکراسی اولیه»، «واگرایی» و «دموکراسی مدرن» عناوین ۳ بخش کتاب هستند که بخش اول ۴ فصل «خاستگاههای فرمانروایی دموکراتیک»، «دموکراسی اولیه فراگیر بود»، «دولتهای ضعیف دموکراسی را به ارث بردند» و «زمانی که فناوری پایههای دموکراسی را سست کرد» را شامل میشود.
فصلهای پنجم تا هشتم کتاب در بخش دوم قرار دارند که از اینقرارند: «توسعه نظام مبتنی بر نمایندگی در اروپا»، «چین، گزینه بدیل دیوانسالاری»، «دموکراسی در دنیای اسلام چگونه از میان رفت» و «دموکراسی و توسعه اقتصادی در بلندمدت».
«چرا انگلستان متفاوت بود»، «دموکراسی _ و بردهداری _ در آمریکا»، «گسترس دموکراسی مدرن» و «تجربه مستمر دموکراتیک» هم عناوین فصلهای نهم تا دوازدهم اینکتاب هستند که در بخش سوم قرار دارند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
سوئد مثالی از اینپدیده را در اختیار میگذارد. حکومت سوئد که در ۱۹۰۱ نگران چشمانداز درگیرشدن در جنگی اروپایی بود، توانست قانونی برای خدمت وظیفه تمام مردان وضع کند. دیری نگذشت که اینکار به طرح شعار جدید سوسیال دموکراتهای سوئدی، که حزب اقلیت بودند، انجامید: «یک مرد، یک سلاح، یکرای» درست همانطور که آتنیها لازم دانسته بودند که نقش سیاسی مهمتری برای فرودستترین طبقه اجتماعی (thetes) در نظر بگیرند، زیرا آنها بودند که برای قایقها پارو میزدند، همان استدلال در حدود ۲۵ قرن بعد نیز مطرح شد. یالمار برانتینگ، که بعدها نخستین نخستوزیر سوئدی سوسیال دموکرات شد، تا آنجا پیش رفت که بگوید «حق رای برترین موضوعی است که در سوئد باید از آن حمایت کرد.» سوئد حق رای عمومی مردان را در سال ۱۹۰۹ تصویب کرد، و تردید زیادی وجود ندارد که استدلال در مورد سربازگیری به باز کردن مسیر اینتغییر یاری رساند.
همچنین میتوانیم در حالی که حق رای مردان و زنان را از هم جدا میکنیم، شواهد کلیتری درباره سربازگیری همگانی و حق رای همگانی در اروپا را بررسی کنیم. هرچند شعاری مشابه وجود نداشت که بگوید «یکزن، یکسلاح، یکرای»، موضوع این است که در دوره دو جنگ جهانی زنان نقشهای جدیدی عهدهدار شدند، و برخی گفتهاند که اینکار پشتوانهای برای ادعاهای آنها در مورد حق رای برابر شد.
برای مشاهده الگوی کلی سربازگیری و حق رای مردان در مجموعهای از بیست کشور اروپایی، به دو خط در شکل ۲.۱۱ توجه کنید. خط توپُر نشاندهنده کسری از نمونه کشورهایی است که نظام سربازگیری همگانی داشتند. خط نقطهچین نشاندهنده کسری از کشورهایی است که در آنها حق رای همگانی برای مردان وجود داشت. این دو خط چنان تنگاتنگ پیش میروند که رابطهای قوی بین آن دو استنباط میشود.
اینکتاب با ۵۰۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۶۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
منیع: خبرگزاری مهر
اسامی ناشران میهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ثائر جعفر العصامی، معاون رئیس اتحادیه ناشران عراق در گفتوگو با ستاد خبری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: عراق از اینکه میهمان ویژه سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است، احساس خرسندی میکند و این حضور مایه مباهات کشور ماست. شکی نداریم که حضور در این نمایشگاه باعث افزایش تعامل و روابط فرهنگی بین عراق و ایران میشود.
به گفته العصامی، 15 انتشارات از کشور عراق قصد دارند خود را به نمایشگاه کتاب تهران برسانند. از بین این 15 انتشارات یک انتشارات وابسته به هیئت وزیران و 14 انتشارات عضو اتحادیه ناشران عراقی است.
معاون رئیس اتحادیه ناشران عراق در ادامه اسامی این مؤسسات را به این شرح معرفی کرد: دار المسلمة القانونیة، بیت الحکمة، دار الفراشات، موسسه العصامی، دار الکتب العلمیة، دار اولدبوک، دار الورشة، دار الکتب الادبیة، دار مصابیح، دار المعبد، دار سحر القلم، دار قندیل، کتابخانه الروضه الحیدریه و مکتبة العلویه، نماینده دار العارف للمطبوعات، دار العارف للمطبوعات و دار بابل.
ثائر جعفر العصامی در پایان افزود: عبدالوهاب مزهر الراضی رییس اتحادیه ناشران عراق در سیوششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور خواهد داشت.
سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشتماه با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
«در غرب خبری نیست» به چاپ ششم رسید
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «در غرب خبری نیست» اریش ماریا رمارک با ترجمه سیروس تاجبخش بهتازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ ششم رسیده است. رمارک، که خود از سربازان جنگ جهانی اول بوده، در این اثر تجربیات شخصیاش را بازتاب داده و احساسات سربازان جوان را در برابر هولناکی جنگ به تصویر کشیده است.
اینرمان دربرگیرنده داستان سربازی جوان به نام پل بومر است که همراه همکلاسیهایش برای جنگ جهانی اول به جبهه فرستاده میشود.
کتاب با توصیفهای بیرحمانه از خشونت جنگ آغاز میشود؛ جایی که سربازان تنها برای بقا تلاش میکنند و هر روز شاهد مرگ دوستان و همرزمان خود هستند. رمارک بهجای تمرکز بر قهرمانیهای نظامی، بر تأثیرات روانی و جسمی جنگ بر افراد متمرکز شده است. پل بومر و دوستانش در حالی که برای میهنشان میجنگند، به تدریج متوجه پوچی و بیمعنایی جنگ میشوند. یکی از پیامهای اینکتاب، شکاف عمیقی است که میان نسل جوان و نسلهای گذشته ایجاد شده است. معلمان و والدین، جوانان را با تبلیغات و آرمانگراییهای پوچ به جبهه فرستادهاند، در حالی که خود از واقعیتهای هولناک جنگ بیخبر بودهاند.
«در غرب خبری نیست» در طول دههها الهامبخش آثار متعدد هنری و سینمایی شد و اقتباس سینمایی آن که سال ۱۹۳۰ به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کند.
منیع: خبرگزاری مهر
با خودم میگویم از ایندو چهچیزی برتر است؛ خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟
به گزارش خبرنگار مهر، سیده فرشته حسینی شاعر جوان، برای شهیدان علی رازینی و محمد مقیسه دو قاضی انقلابی و قاطع در برابر مخلان امنیت مردم، سروده تازهای دارد.
این غزل را در ادامه میخوانید؛
*
در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار ساده تو، حجره رنگین تو
چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم
چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو
درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده
داغها جاری است بر پیشانی پرچین تو
بیتعلق، بیریا، در خاک و خون افتادهای
سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو
با خودم میگویم از این دو چه چیزی برتر است؟
خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟
میرود از سینهات رنج تمام سالها
آن زمانی که میآید عشق بر بالین تو
منیع: خبرگزاری مهر
کتابی برای “بازسازی پیمان زخمخورده”
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “بازسازی پیمان زخمخورده”، از جمله تازهترین آثار نشر معارف است که با نگاهی به پدیدههای اجتماعی و با رویکرد روانشناسی تلاش دارد راهکارهایی را به زوجینی ارائه دهد که دست تقدیر مسیر زندگی آنها را به سمت دیگری سوق داده است.
راضیه جعفری و محمد زارعی تلاش دارند با ارائه راهکار به افرادی که زندگی آنها از سر خیانت از هم پاشیده شده، مرهمی بر دردهای درونی آنها گذاشته و کمک کنند تا زندگی برای این دسته از افراد در جریان درست خود قرار گیرد.
در معرفی این کتاب آمده است: زخم ناشی از پیمانشکنی زناشویی از عمیقترین زخمهای روانی و ارتباطی است که زوجین درگیر را با چالش های روانی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی گوناگونی مواجه میسازد. کتاب حاضر با رویکردی یکپارچه خداسو و با نگرش روانشناسی و اسلامی و با توجه به فرهنگ ایرانی و اسلامی برای درمان پیمان شکنی زناشویی نگاشته شده است تا به عنوان کتاب کار قدم به قدم به آنان در بازسازی زخم ناشی از پیمانشکنی زناشویی یاری رساند. در عین حال برای پیشگیری از پیمانشکنی زناشویی مفید است و به همه زوجین خواندن این کتاب توصیه میشود.
مفهوم پیمانشکنی مثل لکهای تیره بر روی پارچهای سفید، در میان آثار ادبی هم به خوبی خودنمایی میکند و توجه مخاطبان را به خود جلب میکند. این بخشی از وضعیتی است که بشر با آن درگیر و اغلب به عنوان نشانه ضعف شخصیت به آن نگاه میکنند.
در واقع کتاب “باسازی پیمان زخمخورده” علتهای که افراد درگیر پیمانشکنی میشوند و راهکارهایی برای جلوگیری و التیام زخمهای فرد آسیبدیده بیان میکند و با راهکارهایی به شخص پیمانشکن کمک میکند که درگیر در پیمانشکنی نشود و زندگی خانوادگی خود را حفظ کند.
کتاب مورد نظر به دنبال کمک به افراد آسیبدیده از پیمان شکنی و پیشگیری از پیمان شکنی و راهکار برای درگیر نشدن در پیمانشکنی است.
این کتاب برای تمام اقشار جامعه مفید است و با زبان روان برای عموم نوشته شده و تمام افراد درگیر در پیمانشکنی میتوانند از آن بهره گیرند حتی اشخاصی که برای پیشگیری کتاب را میخوانند نیز راهگشا است. همچنان این کتاب با دو ترکیب رویکرد دینی و روانشناختی نوشته شده است.
چاپ اول این کتاب به همت نشر معارف در فروردین 1404 به قیمت 195 هزار تومان به شمارگان هزار نسخه روانه بازار شده است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
چاپ جلد دوم «من یکاطلاعاتی بودم» درباره انجمن حجتیه
به گزارش خبرنگار مهر، جلد دوم کتاب «من یکاطلاعاتی بودم» شامل خاطرات افسر اطلاعاتی علی مهدوی با زیرعنوان «از مسئولیت میز انجمن حجتیه تا معاونت حراست مجلس» با مصاحبه و پژوهش رضا اکبری آهنگر و خاطرهنگاری راضیه ولدبیگی بهتازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب دربرگیرنده خاطرات یکافسر اطلاعاتی در بازه زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۲ است و انتشار آن برای اولینبار رخ میدهد. چون تا پیش از این، کتابی از خاطرات افسران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران منتشر نشده است. ابتدای انقلاب، خنثیکردن کودتا، اعدام صادق قطبزاده و ورود به وزارت اطلاعات، ازجمله خاطراتی هستند که راوی اینکتاب در جلد اول آن روایت کرده است.
جلد دوم نیز به ناگفتههای راوی درباره فعالیت او درباره انجمن حجتیه در خلال سالیان طولانی است. مهدوی در اینجلد از خاطراتش به افشاگری درباره ارتباط تنگاتنگ برخی از سران حجتیه با خواص حوزه و دانشگاه و مسئولین نظام میپردازد.
معاونت حراست مجلس شورای اسلامی و مشاغل دیگری که به عهده گرفته ازجمله مطالب مربوط به خاطرات جلد دوم «من یکاطلاعاتی بودم» هستند و نکته دیگر درباره اینجلد، این است که خاطراتی از دیدار و همنشینی با شهید حاجقاسم سلیمانی را نیز در برمیگیرد.
جلد دوم «من یکاطلاعاتی بودم» از فصل پانزدهم خاطرات شروع میشود و با فصل بیست و نهم به پایان میرسد. عناوین اینفصول بهترتیب عبارتاند از: «انجمن حجتیه»، «فساد اخلاقی برخی مسئولین و اعضای انجمن»، «برخی از شیفتگان انجمن حجتیه»، «گزارش به آیتالله خامنهای درباره انجمن»، «انجمن در استانها»، «تفکرات انجمن علیه وحدت شیعه و سنی»، «مواضع آقای افتخارزاده»، «دیدار با علما و مراجع»، «عضوگیری انجمن از مدارس»، «مهربانی وزارت با انجمن»، «جلسه دانشگاه امام صادق(ع)»، «برکناری من از وزارت»، «ورود به مجلس» و «بازنشستگی».
کتاب پیشرو به غیر از فصول نامبرده ضمائمی هم دارد که به اینترتیباند:
ضمیمه شماره ۱: موسس انجمن خود امام زمان (عج) است، ضمیمه شماره ۲: سخنرانی شیخ محمود حلبی در مخالفت با جهاد و تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، ضمیمه شماره ۳: نمونهای از مکتوبات متعددی که انجمن در آنها اظهار اعتقاد به انقلاب و نظام اسلامی نموده است، ضمیمه شماره ۴: متن نامه شیخ محمود حلبی به آیتالله العظمی مرعشی نجفی (رحمتالله)، ضمیمه شماره ۵: بیانیه انجمن مبنی بر تعطیلی کلیه فعالیتها، ضمیمه شماره ۶: جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان با آیتالله خامنهای در دانشگاه تهران، ضمیمه شماره ۷: نامه مهم امام خمینی به فقهای شورای نگهبان و هشدار پیرامون انجمن حجتیه.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
برخورد با مدارس تحت سلطه انجمن
اما عوامل مختلفی باعث شد نتوانیم با اینمدارس تقابل کنیم، یکی مخالفت مجلس بود، بحث اینمدارس در مجلس هم مطرح شد، نمایندگان بررسی کردند ولی از بس که بچههای خودشان در اینمدارس بودند؛ کار خیلی برای ما سخت شد، طوری شد که اگر ما میخواستیم برخورد کنیم انگار با مسئولین نظام برخورد کردهایم، اینها رفتند پشت مسئولین نظام سنگر گرفتند که «آقا ببینید، یکمدرسه مذهبی داریم که بچههایمان دارند آنجا درسشان را میخوانند که آن را هم وزارت میخواهد تعطیلش کند.»
چند روز پیش خانه یکی از اقوام رفته بودیم، گفت: «دنبال این هستیم که بچهمون رو مدرسه علوی ثبتنام کنیم.» گفتم: «میشناسی مسئولای مدرسه رو؟» گفت: «بله خیلی مذهبی هستن» گفتم: «آره خیلی مذهبیان، اصلا کاتولیکتر از پاپ هستن» این را که گفتم جا خورد. گفتم: «ببین من مسئول بررسیشون بودم دیگه؛ جریان اینا؛ اینه اینه اینه!»
اینکتاب با ۴۰۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
منیع: خبرگزاری مهر
داوری بخش علمی جشنواره قصهگویی
به گزارش خبرگزاری تسنیم، داوران بخش علمی جشنواره قصهگویی 203 اثر رسیده به دبیرخانه جشنواره را در چهار بخش جستارنویسی، مقاله علمی-پژوهشی، پایاننامه و رساله دانشگاهی و کتاب را مورد بررسی قرار دادند.
بیستوششمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری 27 تا 30 بهمن 1403 در یزد با شعار «راز قصهها، ساز زندگی است» برگزار شد اما بخش علمی آن بهصوت جداگانه برگزار میشود.
در این میان، پژوهشگران و علاقهمندان با ثبت 102 جستار، 81 مقاله علمی-پژوهشی، 14 پایاننامه و رساله دانشگاهی و 5 کتاب در بخش علمی جشنواره شرکت کردند.
بر همین اساس در بخش «جستار» سعید حسامپور، مسلم قاسمی و میثم متاجی داوری 102 اثر این بخش را بر عهده داشتند. تمرکز این داوران بر ارزیابی نوآوری، اثرگذاری و انسجام محتوایی جستارهای غیرداستانی مرتبط با هنر قصهگویی بود.
همچنین در بخش «مقالههای علمی پژوهشی و مروری ترویجی» داوری 81 مقاله علمی به سلیمان شهبازی، سهیل احمدی و رضا قیومیپور سپرده شد و در این بخش، استناد به منابع معتبر، روششناسی دقیق و ارائه راهکارهای کاربردی از جمله معیارهای اصلی ارزیابی بهشمار میرود.
در عین حال، در بخش «کتاب» فرزانه فخریان، امیرحسین سلطانیفلاح و مسعود زینالعابدین به بررسی پنج اثر منتشر شده در حوزه قصه و قصهگویی پرداختند. محتوای تالیفی و ترجمه، ساختار کتاب و میزان تطابق آن با اهداف جشنواره، شاخصهای مورد توجه این داوران بود.
در بخش «پایاننامه و رسالههای دانشگاهی» نیز سعید حسامپور، محمدرضا بابایی و فرزانه فخریان 14 پایاننامه و رساله مرتبط با قصهگویی را ارزیابی کردند. نوآوری پژوهشی، استقلال علمی و ارتباط موضوع با نیازهای جامعه، از اولویتهای اصلی در داوری این بخش است.
برگزیدگان هر بخش در مراسم پایانی که روز دوشنبه، 5 خرداد 1404 در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری واقع در خیابان حجاب تهران برگزار میشود، معرفی و مورد تجلیل قرار خواهند گرفت.
ادارهکل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با تأکید بر اهمیت جایگاه پژوهش در توسعه و ارتقای فرهنگ قصهگویی، حضور چهرههای متخصص در هیئت داوران، بخش علمی را تضمینکننده کیفیت و اعتبار علمی این رویداد دانسته و آن را گامی مهم در راستای ترویج پژوهشهای کاربردی در این حوزه قلمداد میکند.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
شهرت کمتر خاقانی بهخاطر وقار شعر اوست نه فرودستی
به گزارش خبرنگار مهر، آیین بزرگداشت خاقانی شروانی صبح امروز دوشنبه اول بهمن با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمود عابدی، علی اشرف صادقی، امید طبیب زاده و محمدرضا ترکی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
حداد عادل در ابتدای این نشست گفت: خوشحالم از اینکه فرهنگستان میتواند در روز بزرگداشت خاقانی نخستین مراسمی را که بعد از تصویب این روز در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته را برگزار کند.فرهنگستان زبان و ادب فارسی، آقای محمدرضا ترکی را که خاقانی شناس هستند به عنوان عضو پیوسته همراه خود دارد.
وی افزود: تخلص خاقانی و کلمه خاقان جز کلماتی است که فخر، هیبت و حشمت در درونش نهفته است، و بالاترین نامی است که برای بالاترین عنوان سلطنت به کار می رود. خاقانی این عنوان را برای خود انتخاب کرده تا پیامی را منتقل کند. خاقان درگذشته به افرادی که در زمین ملک داشتند گفته میشد. بنابراین از این نام هیبت و حشمت در شعر خاقانی مجسم میشود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: منزلتی که شعر خاقانی از حیث فاخر بودن و والایی سخن دارد کاملاً با این تخلص تناسب دارد؛ کسانی که با شعر خاقانی آشنا باشند میدانند که شعر او شعر خواص است و شعر خاقانی گربه دست آموزی نیست که بر سر هر سفرهای طفل نی سواری دست بر آن بکشد بلکه پلنگی است که رام نمیشود. اگر خاقانی شهرتش کمتر بوده به دلیل حشمت و وقار شعر اوست نه به جهت فرودستی؛ خاقانی در قداست شاعری کمتر از نظامی نیست اما بیان روان نظامی سبب شده همه با او انس بگیرند ولی باید توجه کرد همه نمی توانند معانی دشوار شعر خاقانی را درک کنند.
حداد عادل گفت: شعر خاقانی تصویر یک بنای باستانی تاریخی است و تاج محل مصداق بارز این گفته است. در شعر خاقانی می توان گفت کلمات مانند سنگ های مر مر صیقل یافته ای است که با مهندسی روی هم استوار می شود، وزن شعر به ستون هایی شبیه است که این بنا را روی خود نگه داشته، قافیه شعر همان تقارن مهندسی است، وزن عروضی ابعادی است که مهندسان برای هر تالار و بخش در نظر می گیرند، ارتفاع بنا به طول قصیده شبیه است، مفاهیم به کار برده شده به رنگ های در و دیوار شبیه است و نور این بنا چلچراغی از مسلمانی و عرفان است که فضای شعر خاقانی را نورانی کرده است.
وی افزود: در شعر خاقانی جهات گوناگونی است که به آن اشاره خواهد شد. یکی از خصوصیات شعر خاقانی سوگ سروده های اوست که نشان از احساس نیرومندی شاعر است. همچنین از ابعاد و وجوه شعر او توصیف سفرهای اوست که شاعر بعد از هر سفر تجربه خود را به صورت قصیده بیان می کرده، فراوانی اصطلاحات متعلق به مسیحیت نیز در شعر خاقانی دیده می شود که در حل و مسائل رموز این شعر استادان مسیحیت به کمک آمدند. فراوانی اصطلاحات مربوط به سایر علوم نیز در اشعار خاقانی دیده میشود که اگر فردی با این علوم آشنا نباشد متوجه اشعار نمیشود. بیان خصوصیات طبیعت نیز در اشعار خاقانی وجود دارد که نشان دهنده ستایشگری خاقانی به طبیعت و علاقه به صبح است که او را شاعر صبح نیز نامیدند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: خاقانی هم غزل سرا و هم قصیده سراست. ولی این میدان قصیده است که به خاقانی اجازه میدهد قدرت خود را بروز دهد و هیچکس در قصیده به اندازه خاقانی در صورت، لفظ و معنا به سنایی شباهت ندارد. در سال ۱۳۴۶ در تهران به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت جشنی برگزار شده بود که از یک سال قبل به شاعران گفته شد شعری بسرایند. استاد امیری فیروزکوهی قصیده ای سرود که ممتاز شد و به اقتباس از قصیده خاقانی درباره پیامبر بود.
شعر خاقانی در این باره به این شرح بود که:
مقصد اینجاست ندای طلب اینجا شنوند / بختیان را ز جرس صبحدم آوا شنوند
عارفان نظری را فدی اینجا خواهند / هاتفان سحری را ندی اینجا شنوند
اما شعر استاد فیروزکوهی که به اقتباس از این شعر بوده از این قرار است:
آنک آواز نبی از در بطحا شنوید / ذکر حق را ز در افتادن بتها شنوید
نور اسلام بر آمد ز کران تا نگرید / بانگ توحید درآمد به جهان تا شنوید
خاقانی شاعر فَحَلی بوده است
در ادامه ایننشست، علیاشرف صادقی، زبانشناس عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: خاقانی شاعر فَحَلی (چیرهدست) بوده است، به اصطلاح عامیانه شاعر گردنکلفت است و کسی نمیتواند با او کشتی بگیرد و شعرش را فهم کند. با وجود تحقیقات زیاد، غوامیض اشعارش همچنان هست.
وی افزود: با پیدا شدن یافتههای جدید، اطلاعات ما درباره خاقانی بیشتر شده است؛ کتاب «سفینه تبریز» اطلاعات زیادی به ما میدهد و همچنین با پیدا شدن نسخه «ختم الغرایب» هم اطلاعات بسیاری کسی میکنیم. تلفظهای خاصی در متن این کتاب یافت میشود که برخی از این تلفظها مربوط به خاقانی است و ممکن است از روی نسخهای، این متن استنساخ شده باشد. تلفظ برای غرب ایران است. «ختم الغرایب» دوبار چاپ شد و بهترین نسخه برای «علی صفری آققلعه» است و با حواشی زیاد همراه شد.
صادقی با تأکید فهم شعر خاقانی دشوار است، خاطرنشان کرد: چند موضوع برای فهم شعر خاقانی لازم است؛ یکی اشارات تاریخی است، اگر کسی وقایعی را که خاقانی اشاره میکند، نداند شعرش را نمیفهمد. دیگر اشارات علمی است. اشارات مردمشناختی و اشارات فولکلوریک است، همچنین اشاره به رسومی که در آن زمان رایج بوده استو دیگر نکته، اشارات زبانی و لغوی است. بایستی خواننده و جستوجو کننده اشعار خاقانی، این نکتهها را بداند تا درک اشعار برایش آسان باشد.
شعر خاقانی عجایب بسیاری دارد
محمود عابدی مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: «ایکاش خاقانیشناس بودم».شعر خاقانی عجایب بسیاری دارد که در هیچ شاعری در شعر فارسی پدید نیامده است؛ اسم شاعر بدیل است و کم به کار برده شده است، اسم پدرش علی و شغل او نجاری بوده است مادرش جاریه، کنیز رومی و طباخ بوده و عمویش کافیالدین طبیب و فیلسوف بوده است و خودش در خدمت عمویش رشد کرده بود. عجیب است که در اشعارش با فلسفه مخالف است. ممدوحش فخرالدین منوچهر بن فریدون بود. در شعرش از شاهنامه اثری نیست.
وی افزود: خاقانی شاگرد سنایی است و البته حق داشت زیرا کیست که در قرن ششم شاگرد سنایی نباشد. سنایی از فاتحان شعر قرن ششم و بعد از قرن ششم است. سنایی در حدیقه بابی برای پیغمبر (ص) دارد و در آنجا هم اشاراتی به معراج دارد. همه اشعاری که خاقانی به پیروی از سنایی گفته درباره پیغمبر است و خاقانی شاگرد عجیب سنایی بوده است.
مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: خاقانی هم صاحب شعر است و هم سفرنامهای با عنوان «تحفهالعراقین» دارد. عجیب است این کتاب تنها منظومهای است که عطار به آن توجه حیرتانگیزی دارد و عنوان «منطقالطیر» خود را از «منطقالطیر» خاقانی گرفته شود است. برخی میگویند قسمتی از «تحفه العراقین» مشاهدات خاقانی و بخشی دیگر به زمانی مربوط است که از سفر برگشته است به ویژه ابیاتی که درباره پیغمبر (ص) آمده است.
عابدی با بیان اینکه ذهن خاقانی در نعت پیامبر (ص) متمرکز است، گفت: از عجایب خاقانی مربوط به آثار خاقانی است. او هم شعر دارد هم نثر، هم شعر عربی و هم نثر عربی. خاقانی شاعر بیقرار است و نمیتواند به یکجا دل ببندد، در جستوجوی چیست نمیدانیم؟ یکی از آرزوهای او رفتن به خراسان است. خاقانی در ۵۲۰ متولد شده و ۵۹۰ سال او قبل از حمله مغول میخواسته به خراسان برود. او در آروزی رفتن به خراسان، عزم زیارت امام رضا (ع) را داشته اما دنبال کسی و یا چیزی بوده که در شروان نبود است. او به حدی بیقرار بود که نتوانست به خراسان برود و از ری بازگشت. اما آرزوی او برای رفتن به خراسان بهگونهای بود که فخرالدین منوچهر بن فریدون او را به زندان انداخت.
وی افزود: آنچه در شعر فردوسی آیین غیرتمندی و شور حماسی نهفته است. آنچه در شعر مولوی شاهدش هستیم دریای حکمت و خروج از محدوده شخص و دین و وطن و نگاه به مشکلات بزرگ انسان در تاریخ هستیم، در شعر حافظ زیبایی سخن است و آنچه در شعر سعدی وجود دارد شور و حس عاطفه است، اما در شعر خاقانی مجموعه اطلاعاتی وجود دارد که یک ادیب میتواند آن را از تاریخ ادبیات به دست آورد. تأثیر خاقانی در شعر فارسی زیاد است. یکی میگفت اگر در روز قیامت دستم به دامن خاقانی برسد، اشعار دشوار را از میپرسم. در هند، غالبا شعر خاقانی را میخواندند و تدریس میکردند و شاعران بسیاری از تقلید کردند هرچند اثرش در شعری سعدی و مولانا کم است و هریک از ابیات خاقانی می تواند تا سال ها موجب شگفتی حافظ شناسان شود.
در ادامه این نشست امید طبیبزاده، زبانشناس به بررسی اوزان شعر خاقانی پرداخت.
محمدرضا ترکی استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در پایان این نشست گفت: خاقانی شاعر پرماجرایی است. از آقای حدادعادل و دبیر مقدم تشکر میکنم که با حمایت و پیگیری که داشتند، روز بزرگداشت خاقانی در تقویم رسمی کشور قرار گرفت و به نظر می رسد ما باید شاهد رویکرد جدی تری نسبت به خاقانی باشیم.
وی افزود: امروز دانستیم که هیچ شاعری به اندازه خاقانی بر عروض تسلط نداشته و او اوزان نامطبوع را به کار میبرده است.
منیع: خبرگزاری مهر